گلدون
هنوز برای پرواز دیر نیست بال هایمان را بگشاییم...
حیف نون ساعت نه شب که می شه سطل آشغال ویندوزش رو خالی می کنه! به حیف نون می گن: اسم دکترت چیه؟ می گه: ترابی. مادر پسره براش می ره خواستگاری، پدر دختر می پرسه: خوب پسرتون چه کاره هست؟ حیف نون تراکتور می خره، بلد نیست خاموشش کنه، می بنددش به درخت! چک نوشتن حیف نون: حیف نون یتیم خونه افتتاح می کنه،
روز اول، جلسه اولیا و مربیان می ذاره! حیف نون می ره عیادت یکی از دوستانش، وقتی می خواد بره به اقوام دوستش که اونجا بودن می گه: این دفعه مثل دفعه قبل نکنید که مریضتون مُرد و منو خبر نکردیدها! کاکا یه پنجاه تومانی تقلبی چاپ می کنه، لو میره، می گیرندش… حیف نون باباش می میره. بهش می گن مراسم نمی گیری؟ می گه: نه، به جاش می ریم مشهد! حیف نون می ره خارج، یه موتور می دزده. حیف نون می خواسته بره شهرک آزمایش برای امتحان رانندگی، صبح ناشتا می ره! به حیف نون می گن تا حالا معجزه دیدی؟ می گه آره، رفتم بانک در به اذن خدا باز شد! حیف نون پاش درد می کرده، استامینوفن می اندازه تو جورابش محکم می بنده! یه روز حیف نون با نیسانش می ره تو یه مغازه! وقتی افسر میاد تا کروکی تصادف رو بکشه، اونو می کشه یه گوشه و بهش می گه: ۲۵۰۰۰تومن می دم، توی کروکی بنویس مقصر مغازه بوده! حیف نون آشغال میره تو چشماش سر ساعت ۹ می نشینه دم در! طرح سوال امتحان حیف نون:
نظرات شما عزیزان:
می گن: اسم کوچیکش چیه؟ می گه: فیزیو!
مادره می گه: پسرم دیپلماته.
پدر دختر می گه: اوه چه عالی! یعنی چه کار می کنه؟
مادره می گه: یعنی از وقتی پسرم دیپلمش رو گرفته، همین طوری ماته!
۲۳۱۰۰۰ ریال
معادل دو سه هزار تومان.
آبادانیه می گه از کجا فهمیدین کار منه؟
می گن: آخه کنار در دانشگاه تهران سمبوسه فروشی کجا بوده؟!
صاحبش داد می زنه !No !No
حیف نون می گه: نو یا کهنه، من بردمش!
پیامبران الولعزم(!) را نام برده و یکی را به دلخواه رسم کنید!
Power By:
LoxBlog.Com |